وارد فصل چهارم از ترجمه کتاب الکترونیکی مبانی طراحی تجربه کاربری شدیم. این فصل رو در دو قسمت تقدیمتون میکنیم. در فصل چهارم قراره درباره قابلیت استفاده و نقش اون در موفق بودن تجربه کاربری یک محصول صحبت کنیم.
فصل چهارم
مقدمهای بر قابلیت استفاده(Usability)
زمان مورد نیاز برای خواندن: 2 دقیقه
قابلیت استفاده و تجربه کاربری دو مقوله جدا از هم هستند. قابلیت استفاده بخشی حیاتی و مهم است که تجربه کاربری را شکل میدهد، و از این رو زیر چتر بزرگ آن قرار میگیرد. خیلیها تصور میکنند قابلیت استفاده همان راحت کار کردن و استفاده آسان از یک محصول است اما در واقعیت فراتر از این است.
تعریف استاندارد ISO 9241-11 از قابلیت استفاده: «میزانی که یک محصول می تواند توسط کاربران مشخص برای دستیابی به اهداف مشخص، با اثربخشی، کارایی و رضایت در زمینه استفاده مشخص استفاده شود.» بنابراین، قابلیت استفاده بیشتر به این معنی است که آیا کاربران می توانند کار(Task) را به راحتی انجام دهند (آسانیِ استفاده)؛ همچنین به رضایت کاربر نیز مربوط میشود. برای نمونه، برای قابل استفاده بودن یک وب سایت جذابیت و زیبایی هم باید مد نظر قرار بگیرد.
چرا قابلیت استفاده مهم است؟
پیش از اینکه در بحث قابلیت استفاده عمیق شویم و به اینکه شامل چه چیزهایی میشود بپردازیم، باید بدانیم که چرا مهم است و اهمیت آن در چیست؟ قابل استفاده بودن مهم است چون اگر کاربران نتوانند با بهرهوری بالا و رضایت مورد قبول، به اهداف خود از کار با محصول دست پیدا کنند، به راحتی به دنبال گزینههای دیگر خواهند رفت. برای وبسایتها و اپلیکیشنها این گزینههای دیگر به راحتی در دسترس خواهند بود. بایستی که از قابل استفاده بودن محصولمان مطمئن باشیم، در غیر این صورت ریسک از دست دادن کاربرانمان وجود دارد.
نتایجی از یک تحقیقات نشان داده است که 46 درصد از کاربران وبسایتها را ترک میکنند به این دلیل که دقیقا نمیدانند شرکت موردنظر در چه زمینهای فعالیت دارد(ضعف در ایجاد ارتباط با مخاطب)، 44 درصد به این خاطر وبسایت را ترک میکنند که نمیتوانند راه تماس با آن را پیدا کنند، و 37 درصد به علت طراحی و ناوبری(مانند منوها) نامناسب در وبسایت باقی نمیمانند. این تحقیقات نشان میدهد که نبود این ویژگی حیاتی تا چه میزان میتواند به محصول(وبسایت یا اپلیکیشن) شما ضربه بزند.
قابلیت استفاده خروجی فرآیند طراحی کاربر-محور است. فرآیندی که چرایی و چگونگی انتخاب یک محصول را توسط کاربر بررسی میکند و در ادامه به دنبال ارزیابی است. طراحی کاربر-محور فرآیندی تکرارشونده است که به دنبال بهبود مداوم پس از هر چرخه ارزیابی میگردد.
در پست بعدی قسمت دوم(و آخر) این فصل رو منتشر میکنیم. در قسمت دوم به 5 ویژگی یک محصول قابل استفاده میپردازیم. ممنون بابت زمانی که برای خوندن این پست گذاشتین.