در پست قبلی توضیح دادیم که قصد ترجمه کتابی با عنوان «مبانی طراحی تجربه کاربری» رو داریم. با یک پیشگفتار این سلسله پستها رو شروع کردیم و در مقاله امروز قصد داریم با یک مقدمه بر طراحی تجربه کاربری یا همون UX کار رو پیش ببریم. پس با ما همراه باشید.
فصل اول
مقدمهای بر طراحی تجربه کاربری(UX)
زمان مورد نیاز برای مطالعه: 3 دقیقه
از آنجایی که UX بازهی گستردهای از موضوعات مختلف(از دسترسپذیری تا طراحی وایرفریم) را شامل میشود، میتواند برای تازهواردهای این زمینه پیچیده و دشوار باشد. برخی از این موضوعات با یکدگیر همپوشانی دارند، در حالی که برخی دیگر مکمل همدیگرند. بنابراین، رسیدن به درکی مشترک و اساسی از معنای عبارت «تجربه کاربری» در طراحی خیلی مهم است.
پیچیدگی و استنباط
همانطور که از عبارت تجربه کاربری پیداست، این عبارت درباره طراحی ایدهآل تجربهی کار با یک سرویس یا محصول است. این سرویس یا محصول میتواند هر نوعی از آن باشد. برای نمونه، طراحی یک موزه. با این حال، در حالت کلی از عبارت طراحی تجربه کاربری در موضوعات مرتبط با وبسایتها، وب اپلیکیشنها و دیگر نرمافزارها استفاده میشود.
از نیمهی دوم دههی اول این قرن، تکنولوژیها با رشد سریعی به سمت پیچیدگی و به نوعی جامع بودن رفتهاند، و عملکرد اپلیکیشنها و وبسایتها گستردهتر شده است. اولین وبسایتها از چند صفحهی ثابت تشکیل شده بودند و عملکرد سادهای داشتند. آنها تنها مجموعهای از اطلاعات از پیش آماده شده را در معرض دید جستجوگران کنجکاو در اینترنت قرار میدادند. چند دههی بعد اما، وبسایتهایی که میبینیم بسیار غنیتر هستند و به صورت تعاملی احساسات جامعتری را به کاربر ارائه میکنند.
شما میتوانید هر تغییر عملکردی و هر نوع ویژگی را که مدنظر دارید به اپلیکیشن و وبسایت اضافه کنید، اما موفقیت پروژه در گرو یک عامل بسیار مهم است: حسی که کاربر دربارهی آن دارد.
به عنوان طراحان یوایکس(UX) چه پرسشهایی برای ما مهم هستند:
- آیا سایت یا اپلیکیشن برای کاربر ارزشی به همراه دارند؟
- آیا به نظر کاربر کار کردن با سایت یا اپلیکیشن ساده است؟
- آیا کاربر از کار کردن با سایت یا اپلیکیشن واقعا لذت میبرد؟
یک یوایکس دزاینر(طراح تجربه کاربری) تنها زمانی میتواند بگوید کارش را با موفقیت انجام داده است که پاسخ همهی پرسشهای بالا «بله» باشد!
تجربه کاربری(UX) چیست؟
در حالت کلی UX به شکل ساده به این معنا است که کاربر هنگام استفاده از یک محصول یا یک سرویس چه حس یا احساساتی را تجربه میکند. در بیشتر موارد محصول یا سرویس یاد شده، نوعی اپلیکیشن یا وبسایت است. تمام رفتارهای تعاملی انسانها، یک تجربه کاربری مخصوص به خود را دارد، اما در کل، فعالان حوزهی تجربه کاربری علاقهمند به بررسی رابطهی بین کاربران، کامپیوترها و محصولات کامپیوتری، مانند وبسایتها، اپلیکیشنها و سیستمها هستند.
یک طراح تجربه کاربری(UX Designer) کیست؟
یک طراح تجربه کاربری کسی است که وظیفه دارد تحقیقات و تجزیه و تحلیلهای مربوط به چگونگی احساس، و تجربه کاربران از کار با یک محصول یا سرویسی که او ارئه داده است را انجام دهد. در ادامه او باید نتایج این تحقیقات و تحلیلها را در روند توسعه آن محصول یا سرویس اعمال کند. با این کار میتوان مطمئن شد که کاربر بهترین تجربه ممکن از کار با یک محصول یا سرویس را کسب خواهد کرد.
انجام تحقیقات، تجزیه و تحلیل یافتهها، مطلع کردن اعضای تیم توسعه از این یافتهها، نظارت بر روند توسعه به منظور مطمئن شدن از اعمال یافتهها در این روند و موارد زیاد دیگر از جمله اقدامات طراحان UX به شمار میآیند.
چرا تجربه کاربری اهمیت دارد؟
در زمانهای گذشته، طراحی محصول ساده بود. طراحان چیزهایی را که به نظرشان جالب به نظر میرسید را طراحی و اجرا میکردند و امیدوار بودند که مورد پسند مشتریان هم قرار بگیرد. متاسفانه، این رویکرد دو مشکل دارد. اول اینکه در گذشته کاربران آنلاین زیادی وجود نداشتند و رقابتی بر سر جلب توجه آنها در میان نبود. امروزه اینطور نیست. مشکل دوم این است که در این رویکرد در نظر گرفتن کاربری که قرار است از این محصول استفاده کند هیچ جایگاهی ندارد. موفقیت و یا شکست یک پروژه در گرو این است که شانس با آن یار باشد و یا نظرات و نتیجهگیریهای تیم طراحی درست از آب دربیاید.
تمرکز بر روی UX، تمرکز بر روی کاربر است و طراحی را به آن سمت میبرد. این رویکرد باعث موفقیت پروژه در بازار خواهد شد. موفقیت پروژه باید قبل از انتشار نهایی و انتشار آن در بازار تضمین شود. این چیزی نیست که بتوان آن را به شانس واگذار کرد.
کجا با تجربه کاربری سروکار داریم؟
امروزه تجربه کاربری را در پروژههای متنوعی میتوان یافت، شامل:
- پروژههای پیچیده – هرچقدر که پروژهای پیچیده باشد، به همان اندازه UX ضروری است. هیچ چیز به اندازهی قابلیتهای زیادی که به درستی اجرا و مدیریت نشدهاند باعث ترس و بازدارندگی کاربر از کار با محصول نمیشود.
- استارتاپها – در یک استارتاپ ممکن است تیم اختصاصی UX نداشته باشیم، اما تجربه کاربری بخشی جدانشدنی از پروسه است. استارتاپهای هایتک که مشغول توسعهی پروژههای نوآورانه هستند بیشتر از کمپانیها و شرکتها به درک احساسات و خواستههای کاربرانشان نیاز دارند.
- پروژههای با بودجه محدود – در این پروژهها، UX ممکن است به سمت نادیده گرفتن پیش برود، اما هر تیم توسعهای تمایل دارد مقداری از بودجه خود را به این مورد تخصیص دهد. با این اقدام میتوان از بازگشت سرمایه و آوردهای برای سرمایه مطمئن شد.
- پروژههای طولانی – هرچقدر یک پروژه طولانی باشد، مصرف شدن منابع هم افزایش پیدا میکند. به همین دلیل در این پروژهها اهیمت UX به منظور بازگشت سرمایه حتی بیشتر از موارد قبلی است.
بهترین روش برای تجربه کاربری کدام است؟
بهترین روشی که تضمین میکند UX به خوبی اجرا شود، طراحی کاربرمحور است. خیلی ساده، کاربر در تمامی زمینهها به عنوان محور کلیدی خود قرار داده و به طور کامل به نیازها، انتظارات، خواستهها و رفتار ذهنی او توجه میکنیم. دانستن این مورد برای طراحان تجربه کاربری مهم است که پیادهسازی این روش باعث رسیدن به نتیجهی خوبی میشود، اما تنها روش برای داشتن تجربه کاربری خوب نیست.
Take Away (جمعبندی)
طراحی تجربه کاربری چیزی نیست جز هدایت توسعهی محصول به مسیری که بداین کاربر چه حس و تجربهای از کار با محصول ما دارد. این روش، روش بی عیب و نقصی نیست؛ در مواردی با اینکه تمامی جزئیات و دانستهها به خوبی پیادهسازی میشوند، باز هم محصول با شکست مواجه میشود. با این حال، استفاده درست از UX شانس موفقیت محصول ما را بسیار بالا میبرد تا اینکه اصول طراحی تجربه کاربری را به کل نادیده بگیریم.
سپاس برای وقتی که برای خوندن این پست گذاشتید! در ضمن، سایت بنیاد طراحی تعاملی که ما این کتاب رو از اون سایت داریم ترجمه میکنیم، همیشه چیزهایی برای یادگیری داره. بهش سر بزنید.